پروندهی پلیکان
كتاب هاي جيبي
جان گریشام
خسرو سمیعی
كسى پاسخى نداد. كالاهان گذاشت تا سكوت ادامه يابد. همه سرها پايين بودند. سرانجام از رديف سوم دستى بلند شد. دستِ داربى شاو. بار ديگر او باعثِ نجات دانشجويان كلاس شده بود. اما كالاهان میخواست ديگران هم به بحث كشيده شوند. به قربانیاش لبخند زد :
ــ نظر شما چيست آقاى سالينجر؟
سالينجر گفت او كاملاً ابله شده است. جسمش زنده است اما عقلش مرده است.
كالاهان گفت: روزنبرگ آخرين فعال بزرگ جهان قضاوت است و هنوز نفس میكشد
سالينجر گفت: بهتر است تلفن كنيد تا مطمئن شويد كه هنوز نفس میكشد يا خير.
پس از دوازده بار زنگ زدن، ساعت چهار و نيم صبح رئيس جمهور بالاخره گوشى تلفن را برداشت.
دو عضو دادگاه عالى فدرال به قتل رسيده بودند و فقط دانشجوى جوان رشته حقوق، داربى شاو، میدانست چرا. او يك راز مهلك را كشف كرده بود. اما چه كسى حرف او را باور خواهد كرد. آيا او آنقدر زنده خواهد ماند تا آنها را متقاعد كند كه حق با اوست؟